ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺖ ﭘﯿﺶ ﯾﻪ ﺷﺐ ، ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﭘﺸﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﺻﺎﻑ ﻧﺸﺴﺖ ﻧﻮﮎ ﺩﻣﺎﻏﻢ ﯾﻪ ﻧﯿﮕﺎ ﺑﻬﺶ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻤﻮ ﮔﻔﺘﻢ : ﺳﻼﻡ ﮔﻔﺖ : ﻋﻠﯿﮏ ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﯿﻪ؟ ﮔﻔﺖ : ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﻧﯿﺸﺖ ﺑﺰﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ : ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ... ﺍﯾﻦ ﺩﻓﻪ ﺭﻭ ﮐﻮﺗﺎ ﺑﯿﺎ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﺑﻤﯿﺮﯼ ﺭﺍﻩ ﻧﺪﺍﺭﻩ . ﮔﺸﻨﻤﻪ ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﻻﻥ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﺑﺎ ﻣﺸﺘﻢ ﻟﻬﺖ ﮐﻨﻢ ﮔﻔﺖ : ﺧﻮﺩﺗﻢ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺑﯿﺎﯼ ﺑﺰﻧﯽ ﺟﺎ ﺧﺎﻟﯽ ﺩﺍﺩﻣﻮ ﻣﺸﺘﺖ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﻭﺳﻂ ﺩﻣﺎﻏﺖ .... ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺣﺮﻓﺶ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﻣﯿﻮﻣﺪ ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﯿﻠﯽ ﭘﺴﺘﯽ .. ﯼ ﺩﻓﻪ ﺁﻫﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻟﺶ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﺳﺎﮐﺖ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﯽ ﺷﺪ؟؟ ﮔﻔﺖ : ﺣﺎﺿﺮﯼ ؟ ﮔﻔﺘﻢ : ﺗﺎ ﺟﻮﺍﺑﻤﻮ ﻧﺪﯼ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻡ ﺑﺰﻧﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺻﺮﺍﺭﻣﻮ ﺩﯾﺪ . ﺩﺳﺘﻤﻮ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ ﺑﯿﺎ ﮔﻔﺘﻢ ﮐﺠﺎ؟؟؟ ﮔﻔﺖ : ﻣﮕﻪ ﻧﻤﯿﺨﺎﯼ ﺟﻮﺍﺏ ﺳﻮﺍﻟﺘﻮ ﺑﺪﻭﻧﯽ ؟ﭘﺲ ﻫﯿﭻ ﻧﮕﻮﻭ ﻭ ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ ﺑﯿﺎ ...ﺍﺯﺟﺎﻡ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﺎﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﯾﻢ ﻭ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﻭ ﺑﺎﺯﻫﻢ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﮔﻔﺖ : ﻫﻨﻮﺯﻡ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺪﻭﻧﯽ ﯾﺎ ﻫﻤﯿﻨﺠﺎ ﮐﺎﺭﻭ ﺗﻤﻮﻡ ﮐﻨﻢ ؟؟ ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺗﺎ ﺟﻮﺍﺏ ﺳﻮﺍﻟﻤﻮ ﺑﮕﯿﺮﻡ ... ﺑﺮﯾﻢ ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺯﺩ ﺑﻪ ﭘﺸﺘﻢ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺍﯾﻦ ﭘﺸﺖ ﮐﺎﺭﺗﻪ ﮐﻪ ﻣﻨﻮ ﮐﺸﺘﻪ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭘﻨﻬﻮﻥ ،ﯾﻪ ﺟﻮﺭﺍﯾﯽ ﺍﺯﺵ ﺧﻮﺷﻢ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﻭﻧﻘﺪﺍ ﻫﻢ ﺑﭽﻪ ﺑﺪﯼ ﻧﯿﺲ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮﺍ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﮔﻔﺖ : ﺁﻫﺎﺍﺍﯼ ﺁﻕ ﭘﺴﺮ .ﺭﯾﺴﯿﺪﯾﻢ ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﺐ ﮔﻔﺖ : ﺧﺐ ﮐﻪ ﺧﺐ ﮔﻔﺘﻢ : ﺯﻫﺮ ﻣﺎﺍﺍﺭ .. ﭘﺲ ﺟﻮﺍﺏ ﺳﻮﺍﻟﻢ ﭼﯽ ﺷﺪ؟؟ ﯾﻬﻮ ﺩﯾﺪﻡ ﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﺣﻠﻘﻪ ﺯﺩ ﻭ ﺳﺮﺷﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﮔﻔﺘﻢ :ﭼﯿﻪ ؟ ﮔﻔﺖ : ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺭﺍﺧﻮ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺗﻮﺵ ﺯﻧﻮ ﺑﭽﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺍﻭﻧﺸﺒﯽ ﮐﻪ ﯾﻪ ﭘﯿﻒ ﭘﺎﻑ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﺖ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺎﺩ ، ﻟﻌﻨﺘﯽ؟؟ ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﺭﺭﻩ . ﭼﻄﻮﺭ ؟؟ ﮔﻔﺖ : ﺯﻥ ﻣﻦ ﺍﻭﻧﺸﺐ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﺖ . ﻭﻟﯽ ﺗﻮﺋﻪ ﻧﺎﻣﺮﺭﺭﺩ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺯﻫﺮﻣﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﺵ ﺩﺍﺩﯼ ﺍﻭﻧﻮ ﺍﻓﻠﯿﺞ ﮐﺮﺩﯼ . ﺍﻻﻥ ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪﻡ ﻭ 70 ، 80 ﺗﺎ ﺑﭽﻪ ﻗﺪ ﻭ ﻧﯿﻢ ﻗﺪ ﻭ ﯾﻪ ﺯﻥ ﺍﻓﻠﯿﺞ ﺍﻭﻧﻢ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮﮐﻪ ﺗﻮﺋﻪ ﻟﻌﻨﺘﯽ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﻮﺩﯼ ﯾﻪ ﭼﯿﮑﻪ ﺍﺯﻭﻥ ﺧﻮﻧﺘﻮ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺪﯼ ...................................... ﺳﮑﻮﺕ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﺑﯿﻨﻤﻮﻥ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺑﻐﻀﯽ ﺗﻠﺦ ﺩﺍﺷﺖ ﮔﻠﻮﻣﻮ ﻓﺸﺎﺭ ﻣﯿﺪﺍﺩ . ﺭﺍﺳﺸﻮ ﺑﺨﺎﯾﺪ ﺩﯾﮕﻪ ﻃﺎﻗﺖ ﻧﯿﻮﻭﺭﺩﻣﻮ ﺯﺩﻡ ﺯﯾﺮ ﮔﺮﯾﻪ .................... ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺍﻭﻧﺸﺐ ﻣﺎ ﺑﺎﻫﻢ ﺷﺪﯾﻢ ﻋﯿﻦ ﺩﻭﺗﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻮﺏ ﻫﺮﺷﺐ ﻣﯿﺎﺩ ﭘﯿﺸﻤﻮ ﺗﺎ ﺩﻟﺶ ﻣﯿﺨﺎﺩ ﻣﯿﺬﺍﺭﻡ ﺧﻮﻥ ﺑﺨﻮﺭﻩ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺧﻮﺩﺵ ﺣﺪ ﻭ ﺣﺪﻭﺩﺷﻮ ﻣﯿﺪﻭﻧﻪ ﻭ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺳﻮﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ ﺣﺎﻝ ﺯﻧﺸﻢ ﺧﺪﺍﺭﻭ ﺷﮑﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻬﺘﺮ ﻭ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﯿﺸﻪ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﻭﺗﺎﯾﯽ ﺑﺎ ﺯﻧﺶ ﮐﻪ ﯾﻪ ﻋﺼﺎ ﺯﯾﺮ ﺑﻐﻠﺶ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﭘﯿﺸﻢ ﺟﺎﯼ ﻫﻤﮕﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﺩﻭﺗﺎﯾﯿﺸﻮﻥ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺭﻭ ﺩﻣﺎﻏﻢ ﻭ ﮔﻔﺘﻦ : ﺑﺰﻧﯿﻢ ؟؟ ﻣﻨﻢ ﺧﻨﺪﯾﺪﻣﻮ ﮔﻔﺘﻢ ﻫﺮﭼﻘﺪ ﺩﻟﺘﻮﻥ ﻣﯿﺨﺎﯾﺪ ﺑﺰﻧﯿﺪ . ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻧﺸﺴﺘﯽ ﺧﻮﻧﺪﯼ ؟ ﻋﻤه ندارم راحت باشید :دی*-*
@~@~@~@~@~@ ای کسانی که مدام می گویید ما زن بگیر نیستیم، کی زن می گیره ؟ همانا اگر نگاهی به ریخت خود شرایط خود و مواردی اینچنین کنید خواهید دید که اگر هم بخواهید بگیرید کسی به شما دختر بده نیست 😂😂 @~@~@~@~@~@ این وضعی که من میبینم چند سال دیگه دو تا پسر دارن حرف میزنن رضا : علی جون ابرو هاتو خیلی ناز برداشتی علی : قربونت برم الهی ، پیش همون آقا کریم رفتم رضا : کریم ،کدوم کریم ؟ علی: بابا کریم بلونده . همون آرایشگره که موهاشو مش استخونی میکنه دو تا دختر دارن حرف میزنن ژیلا : مرجان به اون سیبیل زنونت قسم وقتی لیلا اسمتو آورد می خواستم با چاقو دسته شاخیه دو تیکه اش کنم مرجان : ای ول بابا خیلی خانومی ، ولی ولش کن اینها مرام ندارن . سگو نباس با چاقو زد :))) 😂😂 @~@~@~@~@~@ این پسرایی که از سر تنبلی اسم هارو مخفف میکنن به فاطمه میگن فاطی به نازنین میگن نازی به آزاده میگن آزی به سوزان میگن سوزی الهی یه زن گیرشون بیاد اسمش باشه گوهر ببینم اونو میخوان چی صدا کن 😂😂 @~@~@~@~@~@ تاحالا دقت کردی ما ایرانی ها دروغ گفتن رو از صبح با گفتن پاشو لنگه ظهره شروع می کنیم؟ 😂😂 @~@~@~@~@~@ فقط توی ایران اینطوره ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﺑﻪ ﺳﺒﮏ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﻌﺪ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻣﺒﻞ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﺸﻦ ﻣﯿﮕن ﺨﻮﺏ ﺁﻗﺎ ﺯﺣﻤﺖ ﺩﺍﺩﯾﻢ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ﺩﻭ ﻗﺪﻡ ﺟﻠﻮ ﺗﺮ ﺁﻗﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ﺟﻠﻮ ﺩﺭ ﺁﻗﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ﺩﺍﺧﻞ ﺣﯿﺎﻁ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺁﻗﺎ ﺗﺸﺮﯾﻒ ﺑﯿﺎﺭﯾﻦ ﻣﻨﺰﻝ ﻣﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ﺟﻠﻮ ﺩﺭ ﺣﯿﺎﻁ (ﺳﺎﻋﺖ ۱ ﻧﺼﻒ ﺷﺐ) ﺁﻗﺎ ﺑﺮﯾﻢ ﺩﯾﺮ ﻭﻗﺘﻪ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ﺟﻠﻮ ﺩﺭ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ﺩﺍﺧﻞ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺮﮐﺖ ﺑﻮﻭﻭﻭﻭﻭﻕ ﺑﻮﻭﻭﻕ ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺷﻤﺴﯽ ﺟﻮﻥ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﺷﺮﻓﺠﻮﻥ ﻣﯿﮕﻪ ﺍﻭﺍ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﮔﻢ ﺩﯾﺸﺐ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﺯﺕ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﻨﻢ ﺗﻮﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﺒﺨﺶ 😂😂 @~@~@~@~@~@ آداب کادو دادن فقط در ایران اگه اصلا کادو ندهید، خیلی خسیس هستید اگه کادو ارزان بدهید، خسیس هستید اگه کادو کوچک بدهید،باز هم خسیس هستید اگه کادو ایرانی بدهید،بی تعارف باز هم خسیس هستید اگه کادو گران بدهید، اهل پز دادن هستید اگه کادو بزرگ بدهید، اهل پز دادن هستید اگه کادو مارک دار بدهید، اهل پز دادن هستید اگه اصلا کادو بدهید...حالا من این کادو رو چیکارش کنم !!؟؟ 😂😃😃 @~@~@~@~@~@ آرزوی ایرانیها در چند دهه گذشته دهه 50: اگه انقلاب بشه خوشبخت میشیم دهه 60: اگه جنگ تمام بشه خوشبخت میشیم دهه70: اگه خرابیهای جنگ رو بازسازی کنیم خوشبخت میشیم دهه80: اگه معجزه بشه خوشبخت میشیم دهه90: خدا کنه از این بدبخت تر نشیم 😥😅😅 @~@~@~@~@~@ آمریکاییا1زن دارن1معشوقه،اما معشوقشونو بیشتر دوست دارن آلمانیا1زن دارن1معشوقه،اما زنشونو بیشتر دوست دارند ایرانیا2تا زن دارن،3تاصیغه،6تا معشوقه،7تادوست دختر،آخرسرهم ننه شونوازهمه بیشتردوست دارن 😂😂 @~@~@~@~@~@ آیا شما میدانستید ما تنها کشوری هستیم که منشی خودش رو بیشتر از دکتر برای آدم میگره؟ 😂 @~@~@~@~@~@ آیا میدانستید : در بیمارستان های ایران مریض را (بیدار) میکنند تا قرص خوابشو بخوره 😅 @~@~@~@~@~@ خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود. ضربه ای به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بیشه زار کنار زمین شد خانم برای پیدا کردن توپ به بیشه زار رفت که ناگهان با صحنه ای روبرو شد قورباغه ای در تله ای گرفتار بود قورباغه حرف می زد رو به خانم گفت: اگر مرا از بند آزاد کنی، سه آرزویت را برآورده می کنم خانم ذوق زده شد و سریع قورباغه را آزاد کرد قورباغه به او گفت: نگذاشتی شرایط برآورده کردن آرزوها را بگویم هر آرزویی که برایت برآورده کنم، ۱۰ برابر آن را برای همسرت برآورده می کنم خانم کمی تامل کرد و گفت: مشکلی ندارد آرزوی اول خود را گفت... من می خواهم زیباترین زن دنیا شوم. قورباغه به او گفت: اگر زیباترین شوی شوهرت ۱۰ برابر از تو زیباتر می شود و ممکن است چشم زن های دیگر به دنبالش بیافتد و تو او را از دست بدهی خانم گفت؛ مشکلی ندارد. چون من زیباترینم، کس دیگری در چشم او به جز من نخواهد ماند پس آرزویش برآورده شد بعد گفت که من می خواهم ثروتمند ترین فرد دنیا شوم قورباغه به او گفت شوهرت ۱۰ برابر ثروتمند تر می شود و ممکن است به زندگی تان لطمه بزند خانم گفت؛ نه هر چه من دارم مال اوست و آن وقت او هم مال من است. پس ثروتمند شد آرزوی سومش را که گفت قورباغه جا خورد و بدون چون و چرایی برآورده کرد خانم گفت: می خواهم به یک حمله قلبی خفیف دچار شوم نکته اخلاقی: خانم ها خیلی باهوش هستند. پس باهاشون درگیر نشین قابل توجه خواننده های مونث: این جا پایان این داستان بود. لطفاً صفحه را ببندید و برید حالشو ببرید ... 😂😂... @~@~@~@~@~@ كلاغي داشت پرواز ميكرد رو آسمون آبادان كه ميرسه و تحت تشعشعات آبادان قرار مي گيره ازش ميپرسن چرا قارقار نميكني ميگه سگ تو روحت كي ديده عقاب قارقار كنه 😂😂 @~@~@~@~@~@ به آبادانیه میگن عراقیا چطوری شما رو شکنجه میکردن؟ میگه نگو نگو دست و پامون رو میبستن نوار بندری میذاشتن 😂😂 @~@~@~@~@~@ زنبوره آبادانیه رو نیش میزنه آبادانیه میگه اوووف وولک کا یعنی ما گلم 😂😂 @~@~@~@~@~@ از خاطرات زن قلمراد :من تا ۵۵ سالگی فکر میکردم اسمم زهره هست آخه مامانم هر وقت مى خواست منو از خواب بیدار کنه میگفت :پاشو ظهره 😂😂 @~@~@~@~@~@ به سلامتي کسايي که ... براي داشتنشون لازم نيست با سياست باشي و نقش بازي کني ... همين که يک رنگ باشي کافيه @~@~@~@~@~@ *ghalb_sorati* دلاتون شاد و لباتون خنده دار **♥** با تشکر از هستی بابت جوکایی که برامون فرستاده
واسه اینکه پسر داییم عادت ناخن جویدنشو بذاره کنار انگشتاشو زدم توی روغن کرچک الان انگشتشو از تو دهنش دراورده کرده تو کونش که اسهالش بند بیاد ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه حسی بم میگه، در کنار سقراط و بقراط، یکی به اسم حبهی مقراطم توی تاریخ بوده ولی نتونسته از چنگ گرگ فرار کنه و تاریخ فراموشش کرده ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ میگن "کسی که خوابه رو میشه بیدار کرد ولی کسی که خودشو به خواب زده رو نمیشه" من دیشب پسر خاله ام خودشو زده بود به خواب خودکار و کردم تو کونش مث برق پرید یعنی میگم قدیمیا چرت و پرت زیاد میگفتن ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه چرخ گوشتی داریم از ما هم شاکی تره جوری حین چرخ کردن عربده میزنه که انگار اون رفته گوشت کیلویی ۷۵ هزار تومن خریده :| ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بابابزرگم داشت میمرد بالا سرش وایساده بودیم یهو گفت: صد ملیوووون... یهو تموم کرد! دو تا مشت زدم تو صورتش زنده شد گفت صد ملیون بدهی دارم! خودم خفش کردم روحش شاد :))) ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یکی مثل بروسلی بچه مومن، بچه هیئتی. یکی هم مثل این جکی چان لاشی و مفسد ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ درسته اون چیزی که مادرم میخواست نشدم ولی در عوض اون چیزی شدم که بابام ازش میترسید ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ حالا اگه اسمم نازنين بود ، شاملو تو شعرش ميگفت "روزگار عجيبي ست ممد" :| ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دفترچه خاطرات دوران راهنماییم رو میخوندم، یه جا نوشته بودم: هر روز که در راه میبینمش به چشماش خیره میشوم، گمان میبرم این چشمهارو تا آخر عمرم فراموش نخواهم کرد. الان یادم نمیاد برای کی اصن نوشته بودم اینو :| ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بابابزرگ ما هم این وسط هی میچُسه و میگه راست میگن چه بوی بدی میاد 😑 در باب بوی بد تهران ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ امروز ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻼﺳﻤﻮﻥ ﺑﺮﯾﻢ ﻭﯾﻼﯼ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺷﻤﺎﻝ ﯾﻬﻮ ﻭﺳﻂ ﺭﺍﻩ ﯾﺎﺩﻡ ﺍﻭﻣﺪ ﻣﺎ ﺍﺻﻦ ﻭﯾﻼ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ. ﻣﻨﻮ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻥ ، ﻧﻮﺷﺎﺑﻪ ﺑﺨﺮﻡ ﻓﻘﻂ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﺍﻻﻥ ﮐﺠﺎﻥ . ﻫﺮﮐﯽ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﻪ ﺍﻃﻼﻉ ﺑﺪﻩ ﻧﻮﺷﺎﺑﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﮔﺮﻡ ﻣﯿﺸﻪ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یهدختر بود خیلی زرنگ بود هروقت بهش زنگ میزدم میشناخت، یه بار زنگ زدم صدا گربه درآوردم باز شناخت گفتم چه جوری شناختی؟ گفت احمق شمارتو دارم خب ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه سری موقع امتحان تقلبام تو کاپشن جا نمیشد چادر سر کردم، مراقب اومد گفتی چرا چادر پوشیدی؟ گفتم حجاب یه انتخاب شخصیه، مگه من از شما میپرسم چرا مانتو میپوشی؟ گفت آخه تو پسری؟ گفتم چون پسرم حق ندارم پوششم رو خودم انتخاب کنم؟ تا کی نگاه خاک بر سرانه ؟ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ رفتم کلاس دفاع شخصی مربیه گفت برای شکست حریف باید روحیشو تضعیف کنی. منم اولِ مبارزه به یارو گفتم "باکسنت پارس" که با صحنه های خوبی مواجه نشدم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بعد از چند ماه باشگاه رفتن یه روز بابام منو کشید کنار و گفت پسرم این پاکت سیگارو بگیر بکش ولی دیگه باشگاه نرو، هیکلت که با روز اول فرقی نکرده،فقط یادگرفتی روزی ۱۵تا تخم مرغ آبپز بخوری دیگه نمیشه باهات تو یک اتاق و زیر یک سقف زندگی کرد پس بین بدنسازی و خانواده ات یکی رو انتخاب کن ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ خیلی دوست داشتم بتونم یه روز پیانو بزنم و عشقم کنارم بشینه کنارم نگاهم کنه، ولی همیشه با ته قابلمه بندری زدم و شوهر عمم ریز رقصیده :( ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ استخاره کردم برای امتحانا اومد سَمع اللهُ لمَن هَمه 10 :| ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ میگن 75% جمعیت ایران هوش ریاضیشون ناقصه، خدا رو شکر من تو 45% بقیه قرار دارم ... ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ میدونستید اگه همزمان عطسه کنی و بگوزی بدنت اسکرین شات میگیره ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه دوس دختر داشتم اسمش ساغر بود برا ردگم کنی سیو کردم sqr گوشیم دست بابام بود دختره قلب فرستاد بابام دید با ناامیدی گفت یه اصغر برات قلب میفرسته؟! هرچی گفتم بابا ساغره بخدا من فقط یه دخترباز پست لاشی ام میگفت: نه دروغ میگی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بیا بنویسیم روی دست روی پا روی درز مانتو رو کفشا بانو مهستی در حال تقلب سر جلسه امتحان ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ **♥** دلاتون شاد و لباتون خندون *ghalb_sorati*
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ ﺩﻭﺗﺎﺧﺎﻧﻢ ﺗﻮی ﻣﺤﻞ ﮐﺎﺭﺷﻮﻥ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪﺑﺎﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ میکرﺩﻧﺪ ﺍﻭﻟﯽ
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم